کد خبر 1654693
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
حوادث

مرد میانسال که یک روز پس از جشن تولد فرزندش، همسرش را با نخ بادکنک خفه و جسدش را زیر تختخواب فرزندانش مخفی کرده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم شد.

به گزارش مشرق، این حادثه اردیبهشت امسال در یکی از محلات تهران رخ داد. مرد جوان ابتدا در تماس با پلیس مدعی شده بود که همسرش گم شده است، اما کارآگاهان با شروع تحقیقات دریافتند این زوج با هم اختلاف داشته‌اند.

دختر بزرگ این زوج به پلیس گفت: دو شب قبل تولدم بود و در خانه‌مان میهمان داشتیم. صبح مادرم من و برادرم را بیدار کرد و بعد از خوردن صبحانه به مدرسه رفتیم اما وقتی برگشتیم مادرم در خانه نبود و پدرم گفت با مادرتان دعوا کردیم و او قهر کرد و رفت.

در ادامه تیم جنایی به مرد میانسال مشکوک شده و او را بازداشت کردند که در همان بازجویی‌های اولیه لب به اعتراف گشود و در تشریح این جنایت گفت: روز حادثه وقتی بچه‌ها به مدرسه رفتند با همسرم دعوایمان شد، من از شدت عصبانیت نخ یکی از بادکنک‌ها را دور گردن همسرم پیچیدم و محکم کشیدم و چند ثانیه بعد فهمیدم دیگر نفس نمی‌کشد. همان موقع پشیمان شدم اما دیگر کاری از دستم برنمی‌آمد.

از ترس اینکه بچه‌ها متوجه ماجرا شوند به‌سرعت جسد همسرم را زیر تختخواب بچه‌ها پنهان کردم.

متهم اضافه کرد: آن شب بچه‌ها هنگام خواب بهانه مادرشان را ‌گرفتند و با گریه خوابیدند، اما نمی‌دانستند که جسد مادرشان زیر تختخوابشان است.

روز بعد وقتی بچه‌ها به مدرسه رفتند جسد را بیرون آوردم و ماشین دوستم را گرفتم و جسد را با پتو به حاشیه شرق تهران بردم و دفن کردم.

بدین ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه دادگاه مادر مقتول به جایگاه رفت و درخواست قصاص کرد، سپس پسر و دختر قربانی نیز خواستار حکم قصاص برای پدرشان شدند.

پس از آن متهم در حالی که اشک می‌ریخت به جایگاه رفت و گفت: حدود ۲۰ سال با همسرم زندگی کردم. او زن خوبی بود اما من سال‌ها به شیشه و هروئین اعتیاد داشتم، او بارها کمکم کرد تا بالاخره ترک کردم، اما روز حادثه با برادرزنم شهرام مخفیانه در انباری شیشه می‌کشیدیم که همسرم به آنجا آمد. او با دیدن من و پایپی که در دستم بود خیلی عصبانی شد، من هم وقتی چشمم به چشم او افتاد خجالت کشیدم، چون خیلی برای ترک دادنم تلاش و از خودگذشتگی کرده بود.

همسرم با حالتی عصبانی گفت، برای خودم متأسفم که فکر کردم آدم شدی، بعد هم در انباری را کوبید و رفت. شهرام به‌سرعت از خانه ما رفت و من هم به خانه برگشتم. همسرم تنها نشسته بود و گریه می‌کرد، برای خودم مشروب ریختم و خوردم.

وقتی سرم داغ شد دوباره با هم بحث‌مان شد و من در یک لحظه نخ یکی از بادکنک‌ها را که روی دیوار آویزان بود، کشیدم و دور گردنش انداختم، او هم مدام می‌گفت «اگر مردی نخ را بکش و مرا بکش» با عصبانیت نخ را محکم کشیدم و چند ثانیه بعد وقتی دیدم دست‌هایش بی‌رمق شده فهمیدم او دیگر نفس نمی‌کشد.

قاضی از متهم پرسید: چطور به ذهنت رسید که با نخ بادکنک همسرت را خفه کنی؟

متهم جواب داد: شب جشن تولد دخترم وقتی نخ بادکنک‌ها را می‌بستیم مقاومت نخ‌ها ذهنم را درگیر کرد و فکر کردم اگر این نخ‌ها دور گردن کسی بیفتد می‌تواند آدم را خفه کند.

در ادامه قاضی با توجه به اینکه مادر، خواهر و فرزندان مقتول همگی لباس مشکی عزا بر تن داشتند، پرسید که آیا هنوز به خاطر این حادثه لباس مشکی بر تن دارید که خواهر مقتول گفت: جناب قاضی ما به‌تازگی برادرمان را هم از دست داده‌ایم، بعد از قتل خواهرم شهرام بشدت عذاب وجدان داشت و می‌گفت اگر آن روز با شوهر خواهرم در انباری شیشه نمی‌کشیدیم این اتفاق نمی‌افتاد، او خودش را مسبب این قتل می‌دانست و بالاخره هم چند روز قبل خودکشی کرد.

در ادامه متهم برای آخرین دفاع به جایگاه رفت و گفت: من می‌دانم اشتباه بزرگی کرده‌ام. من مستحق مرگ هستم و نمی‌خواهم مرا ببخشند، من باید اعدام شوم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و براساس مدرک‌های موجود در پرونده، اظهارات صریح متهم و درخواست اولیای‌دم، متهم را به قصاص محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 14
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • حرف حساب IR ۰۸:۳۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    2 0
    بعد طرف میگه چرا شیشه فروش رو اعدام میکنید
  • IR ۰۸:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    1 0
    چقدر ناراحت شدم. لعنت به شیشه. اینا چرا زن میگیرن و بچه دار میشن. بچه های بیچاره.
  • علی IR ۰۸:۴۳ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    0 1
    دمش گرم.مرد به این میگن
  • ناشناس IR ۰۹:۰۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    0 0
    اعصاب ها هم تعطیل شده با نخ بادکنک زنش رو خفه کرده عجب جانوری
  • IR ۰۹:۰۸ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    0 0
    متاسفانه قتل و تجاوز و جنایت و طلاق و اعتیاد و... خیلی زیاد شده است . پیشنهاد می کنم که یک وزارتخانه جدید ولی کوچک و جمع و جور با نام " وزارت خانواده ، جوانان و مقابله با آسیب های اجتماعی " . تاسیس شود . این وزارتخانه کوچک و چالاک می تواند حاصل ادغام " معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری " ، " مرکز ملی جوانان " که پس از ادغام با وزارت ورزش عملا نابود شد ، " سازمان بهزيستي " و دیگر نهادهای مرتبط باشد . این وزارتخانه نیازی به پول و پرسنل اضافی ندارد و سر جمع بودجه و کارکنان دستگاه‌های زیر مجموعه اش ، کفاف می دهد . مهم وجود ستادی مستقل و قوی برای رسیدگی به ناهنجاری های رو به فزونی جامعه است . با سپاس
  • IR ۰۹:۱۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    1 0
    ایکاش قانون اجازه میداد این مفنگی ها را قبل ازاینکه مرتکب خلاف وقتل گردند اعدام کردتاجامعه ازوجودپلیدشون رها شود.
  • یک معلم IR ۰۹:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    0 1
    بچه ها چی میشن ....مادر رو از دست دادند ..پدر هم رفت ...یه کمی بیشتر فکر کنید
    • IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
      0 0
      پس اینجوری باشه هرکس همسرش را بکشه نباید مجازات بشه! چون بچه ها چی میشن؟! نمیشه که هم بی پدر بشن هم بی مادر! دهنت را ببند
  • IR ۰۹:۲۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    2 0
    عاقبت نجاست‌خواری.
  • IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    2 0
    وقتی که مواد میزنی به همه چیز دقت میکنی ، از نخ بادکنک گرفته تا کشتن ، مواد که میزنی مشروب هم که میخوری ، خب اون زن بدبخت چه گناهی کرده که با الاغی مثل تو زندگی کرده ؟
  • IR ۰۹:۴۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    1 0
    اینهم عاقبت مصرف مشروب که اساس زندگی و خانواده ها را متلاشی می کند و روزنامه وابسته به غرب تلاش می کنند مشروب خوری آزاد شود
  • IR ۰۹:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    1 0
    شیشه را بد می دانستند ولی از متن معلومه شراب کاملا براشون عادی بوده، عامل قتل مسئولان سهل انگار هستند
  • IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    0 0
    چقدر زنت خر بوده! اگر زنت را بکشی که مرد نیستی، نامردی! یا باید می گفت اگر مردی منو نکش ، یا می گفت اگر نامردی منو بکش! 🥴😵‍💫🫣
  • رضاح IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    1 0
    مشروب استاندارد!! بخور و آدم بکش یا مشروب تقلبی بخور و خودت بمیر. قابل توجه کسانی که خواستار شراب استاندارد برای مشروب خوارانند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس